مروری بر کتاب بیگانه آلبر کامو
شاید هنگامی که شما تصمیم به خواندن کتابی می گیرید در ابتدا از مقدمه آن بگذرید و توجهی به آن نداشته باشید. در مورد کتاب بیگانه گذشتن از مقدمه ی کتاب میتواند بزرگ ترین اشتباه شما باشد. قبل از خواندن هرکتابی شما باید از محتوای کتاب آگاهی یابید. تنها ظاهر و تیتر یک کتاب در انتخاب آن موثر نخواهد بود. کتاب بیگانه آلبر کامو فیلسوف، نویسنده و روزنامه نگار فرانسوی است. کامو در کتاب بیگانه شاهکاری مثال زدنی یک زندگی بی هدف و پوچگرایانه را روایت می کند.
کامو را یک نویسنده با افکار اگزیستانسیالیسم می دانند یعنی فلسفه ای که بر روی انزوای فردی، بی تفاوتی به هنجارهای جامعه و تجربه یک زندگی در جهان خصومت امیز و بی اراده می پردازد. کتاب بیگانه یک مثال بی بدیل از این نوع فلسفه است.

آلبر کامو نویسنده کتاب بیگانه
از دلایل شهرت کتاب بیگانه می توان به نثر فوق العاده آن اشاره کرد. زمانی که آلبر کامو جملات ابتدایی داستان را کوتاه ولی تاثیر گذار بیان می کند. شروع داستان با جمله ی “مادرم امروز مرد. شاید هم دیروز. نمیدانم.” شروع می شود. جملاتی کوتاه، بی تفاوت نسبت به اطرافیان، و روایتگر داستان های پی در پی در و پنهان در مفهوم هرجمله است.
قلم جادویی آلبرکامو در طول مسیر داستان مخاطب را مجذوب خود می کند و ذهن مخاطب را برای قضاوت حالت های شخصیت اصلی داستان درگیر می کند.
در کتاب بیگانه، کامو شما را با مردی به نام مرسو آشنا می کند که در طول داستان یک شخصیت درون گرا و بدون احساس به اطراف و پیرامون خود است. در ابتدای داستان مرسو در مراسم تدفین مادرش شرکت می کند و در عین حال هیچ احساس ناراحتی و تاثری از خود نشان نمی دهد.
دیدگاه کلی مرسو در طول داستان دیدگاهی پوچ گرایانه و جبرگرایانه است. به اعتقاد مرسو انسان ها نمی توانند هیچ مسئولیتی در قبال رخدادهای زندگی خود داشته باشند و به نوعی تحت تاثیرعوامل محیطی پیرامون خود قرار می گیرند.
شخصیت مرسو به خوبی نماینگر افراد پوچ گرایانه و بی توجه به چالش ها و هنجارهای بشری است. ( اینجا خلاصه کتاب های بیشتری را بخوانید)

شخصیت مرسو در کتاب بیگانه
کامو از ابتدای داستان لحنی بی طرف و بی هدف را ترسیم می کند و قضاوت شخصیت اصلی داستان را برعهده ی مخاطبان می گذارد. در طول مسیر جملاتی را می خوانیم که نشانگر فردی بی تفاوت به پیرامون خود است هم مانند “همهی مردم میدانند که زندگی به زحمتاش نمیارزد. حقیقتا من منکر نبودم که در سیسالگی مردن یا در هفتاد سالگی چندان اهمیت ندارد. چون طبیعتا در هر دو صورت مردان و زنان دیگر زندگیشان را خواهند کرد. به طور کلی، هیچ چیز از این روشنتر نبود. همیشه این من بودم که میمردم، چه حالا چه بیست سال دیگر”
ژان پل سارتر در مقدمه ی کتاب بیگانه می نویسد:” بیگانه همان انسان است که در مقابل دنیا قرار گرفته… بیگانه ای که کامو خواسته طراحی کند، درست یکی از همین بیگناههای وحشتانگیز است که جاروجنجالها و افتضاحات عجیبی در اجتماعات راه میاندازند چون مقررات بازی آن اجتماعات را قبول ندارند. بیگناهانی که خوب و بد و مجاز و ممنوع را نمیشناسند و به همین دلیل همه چیز برایشان مجاز است”

کتاب بیگانه اثر جلال آل احمد
تمامی متن بالا نوید یک کتاب فلسفی و پیچیده را می دهد. نقدی بر مفهوم زندگی بشر، اهداف آن، جبر و اختیار انسان در این دنیا را ترسیم می کند. خواندن کتاب های کامو برای طرفداران فلسفه بسیار شیرین، پرمعنی و پر از فراز و نشیب های فوق العاده از نظر قضاوت داستان خواهد بود. ولی شاید برای کسانی که علاقه ای به نثر کتاب های فلسفه ندارند گاه ملال آور و خسته کننده به نظر برسد. اولین کتاب بیگانه توسط جلال آل احمد ترجمه شد و می توان آن را یکی از بهترین ترجمه ها بر شمرد. اما پس از آن نویسندگان دیگری هم اقدام به ترجمه آن نمودند که هر کدام نوع نثر مخصوص به خود را دارند.