زندگی همین است دیگر… انسان انتظار کسی را میکشد که هرگز نخواهد آمد. …
چرا “مرگ” تا به این حد برای بشر مهم به نظر می رسد؟!

وقفه در مرگ
رمان “وقفه در مرگ” نوشته ی ژوزه ساراماگو نویسنده ی مشهور پرتغالی کتابی ست بسیار موفق که در سطح جهانی با اقبال خوبی روبرو شده است.
در این کتاب به سرزمینی روبرو هستیم که مرگ به سراغ مردمش نمی آید. تصورش را بکنید اگر برای سال ها کسی از میان مردم یک سرزمین نمیرد، چه اتفاقی خواهد افتاد… توصیف حالات انسان هایی که اکنون مرگ را در انتظار خود نمی بینند فضای جالبی در داستان به وجود آورده است و ژوزه ساراماگو در شرح این احساس تازه ی بشری چیره دستی فراوانی به خرج داده است.
اما روال به همین صورت باقی نمی ماند. بالاخره فرشته ی مرگ به این سرزمین آمده و با فرستادن نامه هایی به رنگ بنفش به شخصیت های داستان فرا رسیدن مرگشان را نوید می دهد. این جا دوباره داستان به نقطه ی اوج برگشته و با احساسات بشری که از فرا رسیدن مرگ متحیر است، روبرو می شویم.
خواندن توقف مرگ و به واقع خالی بودن یک کشور از مرگ و میر و بازگشت هویت مردن به میان این ملت دو تضاد زیبا و دو حالت کاملا متفاوت را به تصویر خواهد کشید.
انسان هایی که ابتدا از دور شدن مرگ بسیار خوشنود هستند، اما رفته رفته و بر اثر گذشت زمان زندگی طولانی و به خصوص پیری و ناتوانی خسته شان کرده و مرگ را آرزو می کنند. با دوباره آمدن مرگ هول و هراس از به پایان رسیدن فصل زندگی باز روی کرده و حرص زندگی جان می گیرد.
اما سوالی که ژوزه ساراماگو موفق گشته تا در ذهن تمام خوانندگان این اثرش برانگیزد، این است که واقعا اگر مرگ نبود چه اتفاقی برای ما می افتاد؟ و زندگی چه شکلی به خودش می گرفت؟ و آیا واقعا به نبود پدیده ی مرگ علاقه مند بودیم؟
داستان از زبان دانای کل روایت می شود، اما گاه و بی گاه نویسنده در جلد یکی از شخصیت ها فرو رفته و از نگاه آنان به قصه گویی می پردازد.
برای دانلود این کتاب به اینجا مراجعه کنید.