مصاحبه با اورهان پاموک- قسمت دوم

0

در ادامه مطلب قبلی که بخشی از مصاحبه ی اورهان پاموک نویسنده ی کتاب مشهور زنی با موهای قرمز را از نظر گذراندیم، در اینجا به ادامه ی پرسش و پاسخ هایی که با وی مطرح شده اند، می پردازیم:

مصاحبه با اورهان پاموک | زنی با موهای قرمز

مصاحبه با اورهان پاموک | زنی با موهای قرمز

سوال: نصحیتی برای رمان نویسان مشتقاق و بلند پرواز دارید؟( منظورم انانی است که تازه کارند و جوان )

اورهان پاموک: مهمترین نصیحتی که می توانم بکنم این است که به نصحیت هیچ کس حتی نصحیت من گوش ندهند ، راه خودشان را خودشان جستجو کنند و از روش خودشان پی روی کنند قطعا به نتیجه مطلوب می رسند، فقط سخت تلاش کنند و زیاد بخوانند.

سوال: آیا هیچ تنشی درشما وجود ندارد که در مورد استانبول می نویسید حال آنکه درایالات متحده به سر می برید؟

اورهان پاموک: نه ،درحقیقت یک خوشحالی و سروری درمن وجود دارد. هرگز فراموش نکنید که مهمترین کتاب درمورد شهر(رمان) رمان اولیس از جیم جویس که در تریستی زندگی می کرد و شاهکار مربوط به دوبلین زادگاهش می باشد. یک اشتیقاق وصف ناشدنی وجود دارد زمانی که ادم درمورد شهری می نویسد هنگامی که از انجا دور است.در کتاب سیاه من ، که کتابی است که در آن صدای خودم را یافتم ، بیش از نیمی از آن را زمانی نوشتم که در نیویورک بودم و ذهنم و رویایم در استانبول بود. درست شبیه جویس ، به نظر من این کار مشکلی ایجاد نمی کند.

سوال: آیا نویسنده جهانی بودن ممکن است؟

اورهان پاموک: خوب ،شاید ، شاید من یک نویسنده جهانی باشد، اما شخصیتم را با این مفهوم تعریف نکرده ام . این که همه ما باید بیان کننده انسانیت باشم ،همچنین معتقدم که نویسنده باید مخاطبان ملی خود را در سطح بالاتری قرار دهد. این یک تعهد اخلاقی است که نویسنده فقط برا ی مخاطبان ملی ننویسدو این ذهن شما و دیدگاهتان را تغییر می دهد. اما من خودم را درمفهوم نویسنده جهانی قرار نمی دهم.

سوال: شرایط برای یک رمان نویس درترکیه چگونه است؟

اورهان پاموک: خوب است ، صنعت کتاب در ترکیه درحال رشد فزاینده است ، اگر شما یک رمان نویس باشید ازادی بیان کاملی دارید ، به خاطر اورید که داستایوفسکی یا تولستوی رمانهایشان را در زمانی می نوشتند که دولت می خواند وسانسور می کرد. در ترکیه رمان نویس مشکلی ندارد. اما مفسرین اقتصادی ، روزنامه نگاران ، کردهایی که بی پرده سخن می گویند و رادیکال ها عموما با مشکل مواجه می شوند. اما ازادی بیان چیست؟ رمان شما را درحیطه ازادی بیان به مشکل نمی اندازد. اما ، مفسرین سیاسی که از ارتش انتقاد می کنند یا از مذهب انتقاد می کنند و چیزهایی از این دست در ترکیه فرد را دوچارمشکل می کند. بعضی از این مشکلات قانونی هستند و بعضی از اینها غیر رسمی هستند ، تحدید به مرگ و از این دست مشکلات

قهرمان شما چه کسی است ؟

اورهان پاموک: ببنید ، من معتقدم که قهرمانی دردنیا وجود ندارد، من بسیار خوانده ام و انسانیت را می شناسم .لحظاتی است که من اشتیاق ، هوش و تلاش زیاد فردی را تحسین می کنم ، این ها ویژگیهایی هستند که اگر در نویسنده ای باشد من آن را تحسین می کنم و افراد زیادی هستندکه این ویژگیها را دارا می باشند. من نوام چامسکی را تحسین می کنم و وقتی جوان بودم ژان پل سارتر را تحسین می کردم .من روشنفکرهای عمومی رک گو را تحسین می کنم اما از طرفی ،خطاها و غرور آنها را نیز می بینم ، آنها همه انسان هستند، روش نگاه کردن به روشنفکران – کسانیکه بیشتر مواقع من انها را تحسین می کنم – به گونه است که من توجه می کنم که چه کاری را به بهترین شکل انجام داده اند و شکستهایشان چه بوده است ، چون همه انها شکست هایی داشته اند. روشنفکران و نویسندگان چیزهای جالبی می گویند. و من به انچه انها می گویند توجه می کنم ، البته مطالب غیر جالبی و غیر مفیدی نیز می گویند و این ان جایی است که شکست می خورند.این موردها برای من مهم نیست و توجهی به این گونه سخنانشان نمی کنم.

اشتراک:

نظرات بسته اند