طالع نحس

برای دانلود کتاب های هیجان انگیز می توانید به سایت فیدیبو به آدرس fidibo.com  مراجعه کرده و از دانلود رایگان نسخه ی الکترونیکی رمان های مورد علاقه ی خود بهره مند شوید.
اگر به ژانر وحشت و هیجان علاقه مند باشید، کتاب طالع نحس نوشته ی دیوید سلترز یک کتاب فوق العاده خواندنی ست که فیلم آن نیز ساخته شده و بارها توسط تماشاچیان دیده و مورد تحسین قرار گرفته است.
… حادثه در یک هزارم ثانیه اتفاق افتاد. حرکتی که می بایست در طی هزاران هزار سال در کهکشان صورت بگیرد، در یک چشم به هم زدن به وقوع پیوست.
در رصدخانه ی کیپ هاتی، ستاره شناسی جوان بهت زده سر جایش میخکوب شده بود. فقط اگر چند لحظه زودتر رسیده بود، می توانست این جریان را ثبت کند. درست چند لحظه پیش سه صورت فلکی از هم شکافت و از بین قطعات آن ها ستاره ای سیاه و نورانی به وجود آمد. قطعه هایی که از بروج فلکی اسد، سرطان و جدی جدا شده بودند، یکدیگر را چون آهنربا جذب کرده و تشکیل اخگری فروزان و پر تپش را دادند. همچنان که نور این ستاره زیاد می شد، صور فلکی نیز به لرزه درمی آمدند و یا شاید ارتعاش به علت دست های لرزان ستاره شناس بود که از فرط هیجان مرتب فریاد می کشید.

او از این واهمه داشت که مبادا تنها فردی باشد که ناظر این واقعه بوده است. ولی او تنها نبود. از اعماق زمین صداهایی به گوش می رسید. صداهایی که به فریادهای انسانی می مانست. با نیرو گرفتن ستاره تنافر اصوات سرودهای مذهبی بیشتر می شد. بیست هزار قابله ی ماهر در مزارع، غارها و زیر زمین ها جمع شده بودند و با سرهایی فروافتاده و دستانی در هم فشرده دعا می خواندند. صدایشان به تدریج تا به جائی اوج گرفت که طنینش را در همه جا می شد شنید. این آوای OHM بود که در مکان تا فراسوی بهشت و در زمان تا دوران پیش از مسیحیت در ارتعاش بود.
ساعت شش، روز ششم، از ماه ششم بود. لحظه ای که طبق پیش بینی قدما تغییری در تاریخ هستی زمین می بایستی رخ بدهد. جنگ ها و اغتشاشات قرون اخیر تمرینی بیش نبودند. همه ی این ها فقط آزمایش هایی بود برای تعیین دقیق ترین زمان که بشر را آماده ی هدایت شدن کند.

در زمان سزار روم، هنگامی که مسیحیان طعمه ی شیران درنده می شدند، فریادهای شادی آنان آسمان را به لرزه درمی آورد. و زمانی که یهودیان توسط هیتلر به تلی از خاکستر بدل می گشتند، شادی آنان از حد بیرون بود. اکنون دموکراسی در حال افول است و استفاده از داروهای مخدر و زائل کننده ی عقل رواج کامل دارد.
با افزایش نور ستاره، آواز نیز اوج می گرفت و لایه ی بازالتی مرکز سیاره را به پژواک وامی داشت. در درون ویرانه های شهر مگیدو Meggido بوگن هاگن Bugenhagen پیر وقوع این حادثه را حس کرده و زارزار می گریست. بالای سر او در صحرا، باستان شناسان دست از کارشان کشیدند، زیرا زمین در زیر پایشان شروع به لرزیدن کرده بود.
در صندلی درجه ی یک هواپیمای جت که از واشنگتن به قصد رم در پرواز بود. جرمی تورن هم این تکان را حس کرد و بی دغدغه کمربندش را محکم تر کرد. حتی اگر دلیل این تکان را هم می دانست دیگر خیلی دیر شده بود. چون در همان لحظه در زیر زمین بیمارستان بزرگ شهر رم، مغز فرزندش با سنگ متلاشی شده بود…
وقتی مغز فرزند تورن را متلاشی می کنند، پس چه کسی را به جای نوزاد به دنیا آمده به او و همسرش می دهند؟ این راز داستان است که با ورود به آن به دنیایی پر از حوادث غریب و ترسناک قدم خواهید گذاشت.