نویسنده و پزشک اسکاتلندی سر آرتور کانن دویل، شهرت خود را با شخصیت شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی بسیار مشهور، پدید آورد. این نویسنده ی پرکار علاوه بر کتابهای شرلوک هولمز،دارای آثار بسیار و قابل توجهی چون رمان تاریخی، کتاب تاریخ، از جمله کتاب مفصلی دربارهٔ بوئرهای آفریقای جنوبی و نیز کتابی دربارهٔ احضار ارواح (که در اواخر عمر، سخت بدان معتقد شده بود) نوشته است. کتابهای شرلوک هولمز سر آرتور، در ابتدا، با بی مهری مواجه شد و خوانندگان زیادی حاضر به خریدن چنین کتابی نبودند اما اکنون بیش ازنویسنده اش شهرت دارند.
شخصیتی داستانی شرلوک هولمز، نام یک کاراگاه خصوصی است که بر اساس داستانها متولد یورکشایر انگلستان و در اواخر قرن ۱۹ و آغاز قرن ۲۰ فعالیت می کرده است. نخستین بار در سال ۱۸۸۷م شخصیت داستانی شرلوک هولمز توسط نویسنده و پزشک اسکاتلندی سر آرتور کانن دویل ساخته و پرداخته و در کتابها مطرح شد.
هولمز به خاطر قدرت استثایی او در مشاهده جزئیات و استنتاج منطقی معروف است. قدرت وی به عنوان معروفترین کارآگاه تخیلی جهان و مشهورترین مخلوقات داستانی همه اعصار، به همراه «دکتر واتسن» و مأموران اسکاتلندیارد خواننده را نیز به حیرت وا میدارد. نام کامل او ویلیام شرلوک اسکات هولمز که در داستانهای اصلی خود را کاراگاه خصوصی هیچگاه نخوانده، بلکه کارگاه مشاور خود را میخواند و در نوع خود نمونه است. برای دانلود رمان انگلیسی ” پروندههای شرلوک هلمز: رمان واقعی ۲۵” به شرح و بررسی ترجمه آن پرداخته ایم.
پروندههای شرلوک هلمز: رمان واقعی ۲۵
نویسنده : آرتور کانن دویل
مترجم : سید حبیبالله لزگی
درباره کتاب
همانطور که گفته شد چشم پزشک و نویسنده مشهور اسکاتلندی، سر آرتور کانن دویل کتاب «پروندههای شرلوک هلمز: رمان واقعی ۲۵» نوشته (۱۹۳۰- ۱۸۵۹) است. در مجموعه کتابهای ادبیات کلاسیک جهان ماجراهای شرلوک هلمز سهم مهمی دارد.
نویسنده شخصیت هلمز را از شخصیت یک جراح اهل ادینبورد بنام جوزف بل الهام گرفت. بل با دیدن ظاهر مردم میتوانست از شخصیت درونی آنها آگاه شود. شرلوک هلمز زودتر از دیگران، با دید تیز و شم کارآگاهی قوی خود، به قلب معماهای جنایی میرسد و ، بهترین یار و یاور هلمز در این ماجراها، دکتر واتسون پزشک بازنشسته ارتش است. این دو یارو و یاور، همراه هم و با حل معماهای پیچیده و مبهم جنایی و جنایتکاران را تسلیم عدالت کرده و به نسلهای مختلف خوانندگان این داستانها لذت می دهند.
قسمتی از پروندههای هلمز، ماجرای پرونده مرموز خانم میبلی است که داستان کتاب «رمان واقعی» اینگونه آغاز می گردد:
«”شرلوک هلمز و دکتر واتسون کنار آتش نشسته بودند و از گذشتهها صحبت میکردند. حالا که دکتر واتسون ازدواج کرده بود، دیگر با هلمز زندگی نمیکرد. اما اگر هلمز پروندهی جدیدی داشت، دکتر واتسون هم او را همراهی میکرد. هنوز صحبتهای آنها تمام نشــده بود که ناگهان در باز شــد و مرد قویهیکل سیاهپوستی وارد شد. کت خاکستری چهارخانه پوشیده بود و کروات روشنی دور گردنش بسته بود. صورت پهن و دماغ کوفتهای داشت. با داد و فریاد گفت: «کدام یک از شما شرلوک هلمز است؟» هلمز پیپــش را بالا برد. مرد سیاهپوست فریاد زد: «پس تویی. باید اخطار کنم که نباید در کار مردم دخالت کنی! دوست من در هارو از دست تو شاکی است». هلمز کــه مثل خیار خونسرد بود، گفت: «خیلی عصبانی به نظر میرسی. به من بگو، آیا تو استیو دیکسی نیستی؟ همان بوکسباز مشــهور؟» مرد موذیانه لبخندی زد و گفت: «پس تو هم اسم مرا شنیدهای، آقای هلمز. پایــت را از این قضیه بیرون بکش وگرنه هر چه دیدی از چشم خودت دیدی.”»