اگر قصد دانلود کتاب بیشعوری نوشته ی خاویر کرمنت را دارید، کلیک کنید.
اما در کتاب بیشعوری چه می خوانیم؟
در این کتاب ابتدا با چندین مورد از اتفاقات و سرگذشت زندگی چند بیمار مبتلا به بیشعوری که کرمنت آن ها را بیمار می خواند، روبرو می شویم. در مطالعه ی این سوژه ها نویسنده سعی دارد تا خواننده را متوجه ابعاد مهار ناپذیر بیشعوری در زندگی این افراد سازد.

دانلود کتاب بیشعوری
در بخش بعدی بیماری بیشعوری و آن چیزی که نویسنده به آن پرداخته است، کالبد شکافی شده و انواع و اقسام آن تشریح می شوند.
اما سخت ترین مرحله که در کتاب بیشعوری به آن برمی خوریم، مرحله ی درمان خواهد بود.
درمان و ترک بیشعوری
کرمنت بیشعوری را بیماری و به نوعی اعتیاد تلقی می کند که برای رهایی از آن مانند تمام بیماری های روانی دیگر می باید درمانی مداوم و اصولی را به کار گرفت.
اما نخستین مرحله برای ترک بیشعوری، پذیرفتن این نقصان اخلاقی ست. فرد بیشعور ابتدا می باید بپذیرد که از بیشعوری رنج می برد، سپس مقدمات درمان و ترک این خصوصیت آغاز خواهد شد.
طبیعی ست که هیچ کس به راحتی بیشعور بودن خود را نمی پذیرد، و رسیدن به این نقطه بسیار سخت خواهد بود. چیزی که کرمنت با لحنی طنز گونه به آن اشاره کرده این است که در بیشتر مواقع، تا رسیدن به لحظه ی سرنوشت ساز پذیرش، بیشعور بحران هایی چون ورشکستگی، طلاق، اخراج از کار با بدتر از همه ضایع شدن توسط یک بیشعور بزرگ تر را از سر گذرانده است.
در این مرحله فرد بیشعور برای انکار کردن بیشعوری خود تقصیرها را به گردن دیگران خواهد انداخت و یا هزاران هزار دلیل و برهان برای رد تقصیر و ضعف از جانب خود می آورد. اما چیزی که خاویر کرمنت اصرار دارد همه باور کنند این است که به زور نمی توان به کسی اثبات کرد که وی بیشعور است. این باوری ست که هر کس می باید خودش به آن برسد تا راه برای درمان هموار باشد. در غیر این صورت بارها هم که به کسی اثبات کنیم که بیشعور است باز تاثیری نخواهد داشت.
جالب است که مقاومت افراد در مقابل این حقیقت تا اندازه ای جدی و محکم است که حتی پس از این که برای بار اول بیشعور بودن خود را پذیرفتند، همیشه و در طول مسیر درمان انکار کردن دوباره به عنوان یک تهدید دائمی وجود دارد.
بیشعوری هیچ ربطی به میزان تحصیلات ندارد، می توان بیشعورترین آدم ها را در میان تحصیل کرده ترین ها یافت و یا بالعکس.
مرحله ی بعد قبول بیشعوری، شناخت خود و شناخت معنای بیشعوری ست. سپس وارد مرحله ی بعدی درمان یعنی پشیمانی خواهیم شد.
انتظار می رود که بیمار در این مرحله میل زیادی به اصلاح شدن و خلاصی از لباس بیشعوری داشته باشد. او دلش می خواهد تصویر بیشعوری خود در طی سال های گذشته را پاک کرده و ای کاش رفتارهای دیگری از او سر زده بود. اکنون آرزوی فرد بیشعور این است.
چیزی که کرمنت عمیقا توجه ما را بدان برمی انگیزاند این است که در این مرحله که فرد بیشعور دچار پشیمانی و یاس عمیقی می گردد، به هیچ وجه نباید تنها بماند بلکه باید به وسیله ی افراد خانواده و دوستان نزدیکش مورد حمایت قرار بگیرد، در غیر این صورت امکان این وجود خواهد داشت که تمام فرآیند درمان تحت شعاع یاس بیمار قرار گرفته و همه چیز از بین برود.